مرداد 1394
سلام به ویانای نازنینم تو این ماه داشتم کارای تولدتو انجام میدادم و تو نسبت به پارسال بهتر بودی و همکاری میکردی همش میگفتی تلده تلده(تولده تولده) و لباستو میپوشیدی و میرقصیدی بعد میگفتی تلده کیتیه به تزیینات دست میزدی بهت میگفتم برا تولدته مواظبشون بودی و کمتر خرابکاری میکردی خلاصه کلی خوشحالی میکردی منم برات شمع گرفتم و تو هم هر دقیقه فوت میکردی بعضی شعرا رو دست و پا شکسته یاد گرفتی مثل تاب تاب عباسی و یه توپ دارم قلقلیه و چشم چشم دو ابرو و ... برا لباس دراوردن و پوشیدن اذیت میکنی و چیزی رو که خودت دوست داشته باشی میخوای بپوشی موهاتو که نگو به ندرت اجازه میدی برات ببندم اینجا خواستم کیک درست کنم تا چشم ازت ب...
نویسنده :
مامانی
19:18