آذر ماه 1393
سلام به ویانای عزیزم
فرصتی پیدا کردم بیام وبلاگتو آپ کنم
آخه از دستت نمیتونم لبتابو روشن کنم سریع میای سمتش و خرابکاری میکنی
از کارای این روزات بگم که طبق معمول به همه جا سرک میکشی و خرابکاری میکنی و هرچی دستته میزنی زمین و دیگه نمیگی شاید شکستنی باشه با این کارت کلی چیزمیز شکوندی فکر میکنی کوبیدن وسیله ها رو زمین بازیه
کلمات بیشتری رو میگی و با کارتهای آموزشی که عکس اشیا رو میبینی زودی بلند میشی که بری اون چیزو در واقعیت بیاری نشون بدی وبیشتر عاشق عکس دستکشی تا میبینی سریع میری دستکش هاتو میاری
عروسکاتو میزاری رو پات و لالاشون میدی ولی زودی حسودیت میشه و پرتشون میکنی و خودت دراز میکشی روبالش
دایره کلماتی که میگی بیشتر شده ولی خیلی وقتهل یه کلمه رو یکی دوبار بیشتر نمیگی و بعدش هرچی میگم دیگه تکرارش نمیکنی
هرکاری میکنیم زودی تقلید میکنی مثلا میز تی وی رو داشتم پاک میکردم تو هم سریع از دستم گرفتی و شروع کردی به پاک کردن
یا موقع غذا میخوای سفره رو پهن کنی و بشقاب ها رو بزاری رو سفره و بعد غذا هم میخوای بزاریشون تو آشپزخونه و بشقابها رو دستت میگیری و میبری محکم میزاریشون کف آشپزخونه فکر کنم تا چندوقت دیگه وسیله ای برام نمونه
یا میخوایم جارو کنیم تو جارو رو میگیری که جارو کنی و خیلی چیزای دیگه که انجام میدی
قبلنا به اسبا بازیات زیاد علاقه نشون نمیدادی ولی کم کم داری علاقه مندمیشی و باهاشون بازی میکنی
دیگع فعلا چیزی یادم نمیاد
اینجا رفنه بودیم آبادن کنار ساحل اروندکنار ولی اینقدر شیطنت کردی نتونستیم یه عکس خوب ازت بگیریم
اینجا هم که ساحلیه کارونه هروقت میبریمت بیرون کلی خوشحالی و شیطنت میکنی
دستگاههای ای تی ام رو دوست داری و هرجا میبینیشون باید بری باهاشون بازی کنی دیگه تو خیابون که میریم از دور بانک میبینیم حواستو پرت میکنیم که نبینیشون
نقاشیو دویست داری و همش یه دفتر و مداد رنگی دستته و میخوای نقاشی کنی و به ما هم میگی برات نقاشی بکشیم هرچی بلد بودیم کشیدیم دیگه موضوع کم اوردیم
کارتهای آموزشی رو هم دوست داری و خودت دست میزاری رو شکلها و برا خودت توضیح میدی البته فقط خودت متوجه میشی چی میگی
اینجا حسابی ورجه وورجه کردی و یه جا بند نمیشدی