تیر 1394
سلام به ویانای نازنین خودم
اندر احوالات این روزات بگم که داری شیطون میشی و اگه بچه ای وسیله ای رو که دوست دتره ازت بگیره حسابی جیغ داد میکنی و میزنیشون و خیلی وقتها موهاشونو میکشی
چندوقت بود که هروقت جیش و پی پی داشتی میگفتی و منم میبردمت دستشویی تو هم که علاقه نشون میدادی تصمیم گرفتم از پوشک بگیرمت و اوایل تیر ماه بود که شروع کردم و خوشبختانه همکاری کردی و موفق شدیم البته فعلا فقط تو خونه پوشکت نمیکنم و جایی که میریم پوشکت یکنم چون سرگرم بازی میشی میترسم یادت بره بگی هرچند میواستم بعد از دوسالگی شروع کنم از پوشک بگیرمت ولی چون خودت علاقه نشون دادی زودتر اقدام کردم
کلا خوابت به هم ریخته و خیلی دیر میخوابی تو ماه رمضون بعد اذان صبح میخوابیدی البته به خاطر شرایط آب و هوای اهواز هم هست که به خاطر گرما روزا خونه ایم و شبا میریم بیرون اینطوریه که شما هم روزا میخوابی و شبا بیداری
برا تعطیلات عید فطر هم چندروز رفتیم خرم آباد و کرمانشاه که شما طبق معمول حسابی با بچه ها بازی کردی
از لحاظ حرف زدن هم خیلی پیشرفت کردی و هرروز کلمات بیشتر و جملات کوتاه بیشتری میگی ولی تکه کلامت شده چی وود چی نوود
حالا بریم سراغ عکسای این ماهت
اینجا رفته بودیم پارک این خرگوشو دیده بودی و از پیشش تکون نمیخوردی
طبق معمول پارک و استخر توپ
شب قدر قرآن میزاشتی روسرت و نماز میخوندی
این دوستت بهاره دختر همسایمونه که هرز چندگاهیی از دستت کتک میخوره ولی با این حال همدگه رو دوست دارید و ساعتها باهم بازی میکنید
اینا مهره های رج شونده هستن که بازی باهاشونو دوست داری
اینجا داری با صدای بلند کتاب میخونی
این هم مراحل ریخت و پاش اسباب بازیات
اینم هوش چینهای دو تکه- یک تکشو داشتی که دیگه برات عادی شده یود منم دوتکشو برات گرفتم که مخصوص سه سال به بالاست ولی تا یه بار برات توضیح دادم خودت کامل یاد گرفتی و تکه هاشو میزاشتی کنار هم آفرین به دختر کوچولوی خودم
عکسهی مربوط به خرم آباد
عکسهای مربوط به کرمانشاه