روزانه های 8 ماهگیه ویانا جونییییییییییی
ویانا جون کارایی که تو این ماه انجام میدی اینه که دیگه کامل چهاردست و پا میری و مسیر اتاقها رو یاد گرفتی و دیگه خودت میری تو اتاقها و همه چیز رو به هم میریزی
یاد گرفتی سرپا می ایستی به هرچیزی که دم دستت میرسه آویزون میشی و سرپا میمونی
پنجمین و ششمین دندونت هم درومدن از اول سال جدید تا حالا این چهارمین دندونته که داری درمیاری دوتا هم که قبلا داشتی عزیزم
علاوه بر کلماتی که قبلا میگفتی دیگه میتونی ماما هم بگی و کلماتی رو که بلدی همش پشت سرهم تکرار میکنی
به پارک هم خیلی علاقه مند شدی وقتی میبریمت پارک نزدیک خونمون از دور که پارک رو میبینی جیغ و داد میکنی و کلی ذوق میکنی و خودتو میکشونی به جلو که ببریمت پارک
یاسمن و تینا و علیرضا هم که خیلی دوست دارن مرتب زنگ میزنن و باهات حرف میزنن و تو هم ذوق میکنی و سر و صدا میکنی براشون
این هم چندتا عکس از دخمل گلی
اینجا هم رفته بودیم تولد دوستت هلیا