سه ماهگیه عزیزتر از جانم
ویانای من عزیزم امروز سه ماهه که اومدی پیشمون و هرروز داری بزرگتر میشی و کارای جدیدی انجام میدی و کارات خیلی بامزه است و منو بابایی کلی ذوق میکنیم چند روز پیشا که داشتم باهات حرف میزدم تو هم از خودت صدا درمی اوردی و بابایی اومد فیلم بگیره که تا شروع به فیلم گرفتن کرد تو با صدای بلند خندیدی کلی ذوق کردیم و اینجور شد که به طور اتفاقی از اولین خنده بلندت فیلم گرفتیم
عزیزم بردیمت قد و وزنتو اندازه گرفتیم وزنت هفت کیلو و صدگرم بود و قدت هم 68 سانتی متر شده بود ماشالا برا خودت خانمی شدی قربونت برم
عاشق اینی که اینجور بشینی بغل بابایی و باهاش حرف بزنی
اینم اولین بارا که سرتو بالا گرفتی نیگاه چه بامزه میشی و چه اداهایی درمیاری فدات بشم مامانی
عاشق خوردن دستت شدی و گاهی وقتا دوتا دستتو باهم تو دهنت میکنی
ویانا فشن میشود
جدیدا پا میزنی و خودتو میکشونی بالا بعد اینجوری میشی
عاشق اینم که لباتو اینجوری کنی
و اما ادامه عکسهااااااااااااااااااااا